نتیجه باخت- باخت در جنگ انسان و طبیعت / پیروز شکست خورده!

 روزنامه ابتکار

اصطلاح توسعه پایدار در اوایل سال‌های دهه ۱۹۷۰ درباره محیط و توسعه بکار رفت. توسعه پایدار فرایند تغییر در استفاده از منابع، هدایت سرمایه‌گذاری ‌ها، سمت‌گیری توسعه فناوری و تغییر نهادی است که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد. توسعه پایدار که از دهه ۱۹۹۰ بر آن تأکید شد جنبه ‌ای از توسعه انسانی و در ارتباط با محیط‌ زیست و نسل‌ های آینده است.
مفهوم توســعه پایدار یک تغییر مهم در فهم رابطه انســان و طبیعت و انسان‌ ها با یکدیگر است. توسعه پایدار توسعه‌ ای است که نیازهای فعلی خود را بدون خدشه‌ دار کردن به توانایی نسل آینده برآورد ساخته و نیازهای خود را پاسخ گوید. در این تعریف حق هر نسل در برخورداری از همان مقدار سرمایه طبیعی که در اختیار دیگر نسل ‌ها قرار داشته به رسمیت شناخته شده و استفاده از سرمایه طبیعی در حد بهره آن مجاز شمرده شده است.

مفهوم توســعه پایــدار، حاصل رشــد آگاهــی از پیوندهای جهانــی، مابین مشــکلات محیطــی در حال رشــد، موضوعات اجتماعی، اقتصــادی، فقر و نابرابــری و نگرانی ‌ها درباره موضوعات آینده سالم برای بشر است.

امروزه جنگ انسان‌ ها با طبیعت و کره خاکی است که همه کشورهای جهان ناخواسته، ناآگاهانه و یا به‌طور عمد در آن مشارکت دارند. در دو قرن گذشــته، محیــط به‌ طور عمده به ‌عنوان یک موضوع خارجی نســبت به بشــر، تلقی می‌شده اســت و درنتیجه برای حل مشــکلات محلی دیده می‌شدند. در این دیدگاه، ارتباط انســان و محیط، به‌صورت غلبه انســان بر طبیعت درک می‌‌شد و باور داشتند کــه دانش و فن ‌آوری بشــر می‌‌تواند بر تمــام موانع محیطی و طبیعــی فائق آید. در طی قرون متمادی انسان به پایان‌ناپذیری منابع طبیعی اعتقاد داشته است و این باور هنوز به صورت‌ های مختلف در فرهنگ ‌های متفاوت متجلی است اما رشد اقتصادی و صنعتی و عواقب روزافزون ناشی از نادیده گرفتن ماهیت محیط‌زیست در کنار پیشرفت علوم نظری و تجربیات دو دهه گذشته اهمیت محیط‌زیست و منابع طبیعی و مسئله حفاظت و مدیریت آن در ادبیات اقتصادی را مطرح کرد و اقتصاددانان توسعه بر اهمیت منابع طبیعی و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی تأکید داشته ‌اند.

منابع طبیعی امروزه در ابعاد مختلف زندگی بشر نقش مهمی را ایفا می‌کند. به‌طوری‌که در اغلب کشورهای درحال ‌توسعه در اثر رشد فزاینده جمعیت، توسعه غیراصولی صنعت، گسترش بی‌ رویه شهرها و همچنین فقدان برنامه‌ریزی مناسب سطح این عرصه ‌های منابع طبیعی کاهش یافته و در خطر نابودی قرارگرفته است. خسارات ناشی از این تخریب به شکل ‌های گوناگون از قبیل جاری شدن سیلاب ‌ها و شسته‌ شدن‌خاک های حاصلخیز، افت سطح آب ‌های زیرزمینی، پر شدن سریع مخازن سدها از رسوبات آبرفتی، تغییرات نامطلوب آب و هوایی و به هم خوردن تعادل اکوسیستم، کاهش فرآورده‌ های جنگلی و مرتعی، گسترش بیابان ‌ها و کویرها، به مخاطره افتادن روند طبیعی محیط‌زیست و حیات‌ وحش و… ظاهر می‌شود. در جوامع توسعه ‌یافته مردم و دولت نگاه فرا معیشتی به منابع طبیعی دارند، درحالی‌که این دیدگاه در کشورهای در حال ‌توسعه وجود ندارد.
مدیریت بخش منابع طبیعی در تمامی کشورهای دنیا با دولت‌ هاست که اگر در هر بخش از موضوعات تقنینی، قضایی و غیره کوتاهی کنند، تخریب اتفاق می‌افتد و از این‌ رو تلاش دولت‌ ها در جهت حفظ منابع طبیعی ضروری است. بر اساس آمارهای موجود، از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ میلادی فراوانی گونه ‌های جانوری به‌طور میانگین ۴۰ درصد کاهش یافته است. طی ۵۰ سال گذشته شمار ماهیان بزرگ اقیانوس منجمد شمالی دو سوم کاهش یافته و همچنین سالانه ۱۲ درصد از ۲۹۲ رودخانه بزرگ دنیا تحت تأثیر اثرات مخرب و دست‌ کاری انسان ‌ها قرار می‌گیرند. امروزه دامنه رشد دانش در عرصه صنعت، انسان ‌ها را به جنگ با طبیعت واداشته است.

جنگ بی امانی که اگرچه جلوه رشد و توسعه صنعتی دارد اما درواقع نوعی تیشه به ریشه محیط‌زیست و طبیعت است. انسان موجودی است که روحیه‌ اش با طبیعت آرام می‌‌گیرد. ذات انسان آن‌ چنان با طبیعت درآمیخته است که وقتی در طبیعت قرار می‌‌گیرد، آرامش می‌یابد. درواقع زندگی انسان با نزدیک شدن به طبیعت نشاط و شادابی بیشتری می‌‌یابد و به همان اندازه با دوری از طبیعت غم و اندوه بر او حاکم می‌‌شود. در این راستا دستیابی به توسعه پایدار و موضوعات مربوط به محیط زیست هم ‌اکنون در دستور کار همه کشورهای جهان قرار دارد و همه دولت ‌ها با توجه به زمینه ‌های فرهنگی و اعتقادی خود تلاش دارند تا سهم خود را در این نهضت بزرگ جهانی ایفا نمایند.
زیست ‌بوم ایران نیز در معرض تخریب فزاینده‌ ی محیط­زیست قرار دارد. پوشش گیاهی در ایران اندک است و با توجه به اینکه کشور درحال‌توسعه است، این مسئله بسیار خطرناک است. در توسعه باید محیط‌زیست هم دیده شود زیرا توسعه شتاب‌ زده نتیجه ‌ای جز قربانی‌های بسیار نخواهد داشت. هر گاه عناصر گوناگون طبیعت به ‌سهولت قابل خرید و فروش باشند، طبیعت به کالا تبدیل می‌‌شود.
به عنوان نمونه مساحت مراتع در ایران از ۹۰ میلیون هکتار در سال ۱۳۸۱ به حدوداً ۸۵ میلیون هکتار در سال ۱۳۹۱ کاهش یافته است. بر طبق اصل پنجاهم قانون اساسی «فعالیت‌های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط­زیست یا تخریب غیر قابل ‌جبران آن ملازمه پیدا کند ممنوع است.». در ایران وظایف مرتبط با محیط زیست به سازمان جنگل ‌ها، مراتع و آبخیزداری محول شده است. سازمان جنگل‌ ها، مراتع و آبخیزداری کشور یکی از سازمان‌های زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی به شمار می‌رود که وظیفه دفاع و حفظ منابع طبیعی کشور را بر عهده دارد. هدف اصلی این سازمان حفظ و حمایت، احیاء، توسعه و بهره‌برداری اصولی از جنگل ‌ها، مراتع، اراضی جنگلی، بیشه ‌های طبیعی، اراضی مستحدث ساحلی، حفاظت و حمایت از آب ‌و خاک کشور از طریق مدیریت علمی بر حوزه‌ های آبخیز و رعایت اصول توسعه پایدار است.

 با این ‌وجود به نظر نمی‌‌آید این سازمان توانسته باشد به وظایف خود عمل کند. روند تخریب منابع طبیعی در آینده می‌‌تواند خسارات جبران‌ ناپذیری در اقتصاد کشور و رفاه اجتماعی ایجاد کرده و تغییر ساختاری در مقررات و قوانین و سیاست ‌های اتخاذ شده از سوی دولت برای بهبود وضعیت و جلوگیری از تخریب بیشتر منابع الزامی به نظر می‌‌رسد. افزایش آگاهی ‌های عمومی در حوزه زیست ‌محیطی بسیار ضروری است. دنیای صنعتی امروز با تخریب جنگل‌ ها و نابودی فضاهای سبز و پژمردگی و مرگ گل و گیاه رو به ‌روست. پیشرفت بی‌ رویه صنعت، انسان را در میان آهن‌ های خشن، دیوارهای بتونی و دود و آلودگی‌ های گوناگون صنعتی، اسیر کرده است.
اکنون انسان ‌های بی‌شماری به سرگردانی، پریشان‌ حالی و افسردگی دچار شده‌اند که نتیجه شوم و ناخواسته جهان صنعتی است و آرام ‌آرام به فاجعه ‌ای انسانی تبدیل می‌‌شود. بر این اساس، احیای دوباره محیط‌زیست و برگرداندن سرزندگی و شادابی زمین به آن، عامل مهمی‌در ایجاد روحیه نشاط و امید درانسان‌هاست. اگر تنها به فکر چپاول طبیعت باشیم، نخستین انتقام گیرنده از ما خودِ طبیعت خواهد بود.
به گفته هربرت ریوز «ما در حال جنگیدن با طبیعت هستیم، اگر پیروز شویم شکست خورده ‌ایم.»

پاسخی بگذارید